سکوتکده

سکوت .... صدای خاموش هزاران واژه

سکوتکده

سکوت .... صدای خاموش هزاران واژه

سکوتکده

به دست لفظ به معنا شدن نمی گٌنجم
سکوت قرن م و در صد سخن نمی گٌنجم



* * * * *

سکوتِ بسیار، هیبت مى آورد، خلعتِ وقار بر تو مى پوشاند و زحمت پوزش خواهى را از دوش تو بر مى دارد.
امام علی (ع)


اللهم اجعلنا من متمسکین بولایة امیرالمومنین (ع)

آخرین مطالب

پربیننده ترین مطالب

محبوب ترین مطالب

مطالب پربحث‌تر

بسم الله 

 

اتفاقات یک ماه گذشته پر از غم و اشک و حسرت بوده ....

هنوز هم باور کردنش راحت نیست ....

شوک و بهتی که هنوز بر وجود خیلی ها سنگینی میکنه ....

دست و دلی که با هیچ قدم و قلمی همراهی نمیکنه ....

 

 

فاطمیه امسال، جای خالی شما عجیب احساس میشود....

هرچند کلمه "شهید" برازنده شماست اما برای ما "حاج قاسم" هستی و "حاج قاسم" می مانی.

 

آتش درون و داغ دل پابرجاست و پا برجا خواهد ماند تا وقتش ....

 

 

+ تنها چیزی که ذره ای آرامم میکنه، کلام الهی هست::

" وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّـهِ أَمْوَاتًا ۚ بَلْ أَحْیَاءٌ عِندَ رَ‌بِّهِمْ یُرْ‌زَقُونَ "

 

پ ن  :: حاج قاسم! تو زنده ای .... برای دل های مرده ما فاتحه ای بخوان

 

 

** سکوت **
۰۹ بهمن ۹۸ ، ۱۰:۳۱ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱ نظر

سلام


مدتی هست که دارم با جدیت زیاد دنبال کار میگردم.

توی این مدت با چیزهایی مواجه میشم که خیلی گیجم میکنند.

خیلی از جاها رزومه های پر و پیمون از آدم میخوان و کسی به این فکر نمیکنه که برای داشتن رزومه پر و پیمون، باید از جایی "شروع " کرد.

از طرفی فعالیت ها و همکاری هایی که با جاهای مختلف داشته م، به خودم و دیگران ثابت کرده که توانایی برنامه ریزی و ارائه طرح های راهبردی بلند مدتم بدک نیست (حتی در زمینه هایی که هیچ ارتباطی با تحصیلات آکادمیکم ندارند).

دوستان و همکارانی که چند سال باهام کار کردند، توانمندی های اجرایی م رو به خوبی تایید میکنند. 

با این حال خیلی از جاها، آدم رو در لیست انتظار بلند مدتی قرار میدن که ....  :(

چندجایی که مشخص بود اهل خدا پیغمبر هستن، میگفتن توانایی شما بالاتر از شرایط حال حاضر ما هست. 0_0 (باز خدا خیرشون بده که آدم رو الکی سر نمیدوانند)


برخی ها پیشنهاد میکنند که خودم کاری را راه اندازی کنم. این پیشنهاد هرچند جذاب هست اما اگر بخوام به کارآفرینی فکر کنم، ترجیح میدم به بلند کردن عَلَم "در جاهای بی عَلَم" و رفع نیاز به واردات فکر کنم.

لازمه این جور کارها هم برآوردها، پژوهش ها و آزمایش هایی هست که بدون حمایت تجهیزاتی- امکاناتی و مالی پیش نخواهد رفت.


0_O   


از زمانی که با این همه تناقض مواجه شدم، مدام از خودم میپرسم:

خدایی اگر افرادی مثل "استیو جابز" یا "بیل گیتس" توی ایران بودن، چه به سرشون می آمد؟؟

چرا توی ایران برای ایده و فکر، ارزشی قائل نمیشن؟ :(




پ ن 1::

وابستگی ها و ارزش هایی نمیذارن آدم راحت به رفتن فکر کنه اما وقتی وطن دلخوشی ای برای موندن بهت نمیده، چه باید کرد؟ 

بهای "سوختن و دود شدن" ذره ذره توانایی و انرژی جوانی بدون اینکه در جای مناسبی باشه، گردن کیه؟

 

پ ن 2::

نمیدونم این سردرگمی من و صدها نفر امثال من، کجای معادلات الهی تعریف میشه.  :(



** سکوت **
۲۰ تیر ۹۸ ، ۱۷:۳۸ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲ نظر

س ل ا م

 

تا حالا شده احساس کنی حال دلت یه جور ناجوریه؟؟

احساس کنی هیچی سرجاش نیست؟؟  اصلا انگار وصله اضافی این دنیایی؟؟ 

هرچقدر هم نگاه میکنی، واااقعا نمی فهمی کجای مسیرت رو اشتباه رفتی ....

 

الان دقیقا همین حس رو دارم   :((

 

 

 

 

 

** سکوت **
۲۵ خرداد ۹۸ ، ۱۸:۵۴ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱ نظر

سلام


عارضیم به خدمتتان کهههه

ما از جمله دخترهایی هستیم که در دوران مجردی، خبری از جشن تولد و اینها نیست.

فقط دوبار و آن هم به درخواست مکرر دوستان تولد گرفتیم. (قیافه خودشیفته گون)

 

دو سال قبل، تصمیم گرفتیم روز تولدمان برای خودمان کادو بخریم. رفتیم و یک جفت کفش شبه مردانه برای خودمان خریدیم.

فکرش را هم نمیکردیم اما انصافا خیییلی چسبید!

چسبش حتی از آن هدیه "یک روز مکالمه رایگان همراه اول" هم بیشتر بود :)

پارسال روز تولدمان تا دیروقت آزمایشگاه مشغول بودبم. در نتیجه شرایط خرید کادو به خودی (بر وزن گل به خودی) جور نبود. از قضا آن روز یکی از دوستانمان ما را به یک بازدید علمی دعوت نمود. ما هم به خاطر گلِ روی دوستمان، دعوتش را پذیرفتیم.

خلاصه روز خاطره آمیزی رقم خورد ^_^

و ایضا گوگل جان هم غافلگیرمان نمود. 


امسال هم کههههه ....

تصمیم گرفتیم از آن پس، روز تولدمان برای خودمان کادو بخریم.


 



 + پیشاپیش تولدمان مبارک ^_^


** سکوت **
۲۵ بهمن ۹۷ ، ۱۱:۰۲ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲ نظر

بسم الله الرحمن الرحیم

 

سلام

 

تا حالا شده کسی رو برای اولین بار ببینی یا درموردش برای اولین بار چیزی بشنوی و یه حس غریب بهت دست بده ؟؟

احساس کنی خیلی وقته میشناسیش ....

                حتی اگر تا اون موقع، اسمش هم به گوش ت نخورده باشه ....

احساس کنی خیلی بهت نزدیکه ....

               حتی اگر توی جغرافیای دیگه ای باشه ....

احساس کنی حالش رو خوب درک میکنی ....

                حتی اگر یه لحظه هم توی اون شرایط نبوده باشی ....

احساس کنی ....

                 حتی اگر ....

 

و چه سخته این آشنایی زمانی اتفاق بیافته که اون " پر کشیده " ....

و حسرت بخوری که چرا زودتر نمیشناختیش ....

 

 

https://www.aparat.com/v/xGKY4/%D9%86%D9%85%D8%A7%D9%87%D9%86%DA%AF_%26laquo%3B%D8%AC%D9%87%D8%A7%D8%AF%26raquo%3B_%D8%A8%D8%A7_%D8%B5%D8%AF%D8%A7%DB%8C_%D8%AD%D8%A7%D9%85%D8%AF_%D8%B2%D9%85%D8%A7%D9%86%DB%8C

 

پ ن 1 ::

گاهی کشوندن حس در حصار کلمات، بی حرمتی به احساساته.

 

پ ن 2 ::

لطفا برای شادی روحش یه صلوات بفرستید

 

** سکوت **
۲۸ دی ۹۷ ، ۱۰:۵۰ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲ نظر

سلام

 

وقتهایی که خسته ام یا حوصله هیچ چیزی رو ندارم، دوست دارم فقط به آبی فکر کنم ....

اصلا برم یه جا که همممه چیز فقط آبی باشه ....

وقتهایی که هجوم افکار مختلف نمیذاره راحت بخوابم، دوست دارم فقط به آبی فکر کنم ....

چشمام رو میبندم و خودم رو زیر سقف آسمون روی یه تیکه چوب، وسط دریا تجسم میکنم. جایی که هیچ چیزی نیست به جز آبی ....

 

 

 

این بار، از اون دفعه هایی هست که بی حوصله م و خیلی حرفم نمیاد.

 فقط میخوام به آبی فکر کنم ....

 

 

+ خدایا

    چی میشد شیراز دریا داشته باشه؟؟  O_0

 

** سکوت **
۱۸ آذر ۹۷ ، ۱۱:۱۴ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۳ نظر

سلام



عکاسی رو دوست داره .... خییییلی

اونقدری که افتاد دنبال یادگرفتن تکنیکهای عکاسی ....

همیشه گوشی ش همراه ش هست .... باهاش خیلی عکس میگیره...

انواع برنامه های مرتبط با عکاسی رو هم روی گوشی ش داره ....

انصافا عکس های خوب و جالبی هم میگیره .

به خودم گفتم: بذار کمی دست به گوشی بشم ببینم چه خبره؟ 


دیدم نه ، انگار پشت لنز، خبرهایی هست ....


توی لحظات عکاسی یه آرامش خاصی هست ....

عکاسی کردن، نگاه دقیق میخواد .... دید متفاوت، انتخاب خوب همه عوامل ....

عبور از کنار هر چیزی، جز اونی که توجه ت رو جلب کرده ....



 پ ن ::

  لحظه های قشنگ و تکرار نشدنی زندگی رو قدر بدونیم.



** سکوت **
۲۸ آبان ۹۷ ، ۱۶:۰۱ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲ نظر

به نام خدا


سلام

توی یک ماه گذشته دلم میخواست بیشتر بنویسم.

همه چیز موجود و آماده بود

به جز

دست و دلم ....

دست و دلم نرفت که قبل از اربعین پست دیگه ای بگذارم.


 

به لطف خدا و عنایت حضرت پدر، توفیق بود اولین سفر اربعینی م رو با خانواده تجربه کنم  ^_^



از کنار تمام بی تدبیری های سیاسی، اقتصادی و دیپلماتیک دولت ایران برای زائرها میگذرم.


وقتی از دریچه نگاه مردم عادی جامعه، به ابعاد ظاهری این سفر نگاه میکنم پر از حرفه.

درسته که خود عراق کشور جنگ زده ای هست.

درسته که اعیانی ترین شرایط زندگی اونها بقدری ساده هست که خیلی از ماها به سختی حاضریم یک هفته ش رو تحمل کنیم.

درسته که زیرساختهای ساده شهری ( مثل آب و برق و گاز، آسفالت کوچه ها، تابلو راهنمایی رانندگی و ... ) حتی در شهرهای بزرگش هنوز به درستی لحاظ نشده.

درسته که اطراف شهرهای مهمی مثل بصره واقعا زباله دانی محض بود.

درسته ظاهر و داخل خونه هاشون به زرق وبرق خونه­ های ما نبود.


اما


هیچکدام از این ها از عشق مردم عراق به مهمان، ذره ای کم نکرده.

مهمان نوازی باور نکردنی .... سخاوت های بی اندازه .... خلوص کاملا محسوس .... 

احترام فراوان به همه و مخصوصا به ایرانی ها .... توجه به حریم ها ....

 

در طول سفر، چندین عبارت رو به کرات از خانواده و همراهان شنیدم : 

در مقابل عراق، ایران بهشششته ....

باید هر ذره از خاک ایران رو بوسید ....

برگشتیم ایران، دیگه حتی یه پوست تخمه هم رو زمین نمیندازم .... 

مهمون نوازی عراقی ها حرف نداره .... 

چقدر از ما ایرانی ها حاضریم یک ماه اینجوری کار و زندگی رو تعطیل کنیم ....

با این همه فقر ببینید چطور دار و ندارشون رو به پای زوار امام حسین میریزن ....

 



 # حب الحسین (ع) یجمعنا

 


** سکوت **
۱۳ آبان ۹۷ ، ۱۷:۵۱ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱ نظر

مهم نیست کجای ماه باشی...

محرم ها، حال آدم عجیب میشه ...

نه فقط عجیب، یه جورایی غریب میشه...

خیلی چیزها میشن نشونه ...

اصلا انگار خدا اونها رو خلق کرده تا به اندازه کل تاریخ، حرف برا گفتن داشته باشن.

 


+ مهم نیست کی باشی یا اصلا چی باشی؟

حسرت به دل موندن خییییلی سخته


++ روزی به آب پشت کردی

و اکنون قرنهاست که آب به التماس یک نظر، پیش چشمانت به انتظار " ایستاده " است.

 

 

پ ن ::

 دعا کنیم امسال، حرم قسمت همه آرزومندان شود ...



** سکوت **
۰۱ مهر ۹۷ ، ۱۷:۵۳ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱ نظر

سلام


سکوت کردن رو دوست دارم .... نه اینکه حرفی برای گفتن نباشه .... اتفاقا چون حرفهای زیادی پشتش هست دوستش دارم....

گاهی یک سکوت کوچیک خیییلی سنگینه ..... شاید شبیه ستاره نوترونی! و شاید سنگین تر !!

سکوت کردن رو دوست دارم .... چون بهم فرصت میده بیشتر و عمیق تر فکر کنم....

سکوت کردن رو دوست دارم ...... چون بهم اجازه میده مرموز بمونم ( توجه داشته باشید :: مرموز با مارموز مترادف نیست ^_^)

 

اما

گاهی لازمه سکوت رو شکست ....

گاهی باید از کلمات برای عمیق شدن استفاده کرد ....

گاهی گفتن و نوشتن دلیلی میشه برای دقت کردن، فکر کردن، انتخاب کردن و از همه مهمتر ..... بماند ! ^_^

 

 

قرار نسیت زیاد حرف بزنم.

قرار هم نیست حرفهای قلمبه سلمبه بزنم.

 

پس

فعلا همین




 پ ن :: 

دوست گرامی! ممنونم که باعث شدید به وبلاگ نویسی فکرکنم ....

                    سخت بود اما بهرحال شروع شد.


** سکوت **
۱۳ شهریور ۹۷ ، ۱۲:۳۸ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲ نظر